جملات فلسفی


حافظه ی خوب حافظه ای است که بداند چگونه امور بی اهمیت را فراموش کند . . .

(کلیفتون فادیمن)

::

ﺍﺯ ﻃﺮﺯ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮ

ﺑﻪ ﺧﻮﺑﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻛﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﺗﺮﺑﯿﺖ، ﻓﻬﻢ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺁﻧﻬﺎ ، ﺗﺎ ﭼﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ . . .

(ﺍﺭﺳﻄﻮ)

::

خوشبختی به سراغ کسانی میرود

که به خودشان فرصت اندیشیدن به بدبختی را نمی دهند . . .

::

لانه ات را بر حباب حوصله مردمان نساز

تا آواره بی حوصلگی شان نشوی . . .

::

برای جماعتی که گوشهایش را گرفته

فریاد تو

شبیه شِکلک در آوردن است . . .

::

مهم نیست که آخرین زلزله زندگی ات چند ریشتر بود

مهم نیست که در آن زلزله چه چیزهایی از دست دادی

مهم این است که دوباره از نو بسازی

جهانت را … زندگی ات را … باورت را …

“مهم شروع دوباره است”

::

عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود ولی نسبت به چاپلوسی شنوا . . .

(ویلیام شکسپیر)

::

بهترین راه نابودی دشمن این است که او را تبدیل به یک دوست کنیم . . .

(آبراهام لینکولن)

::

مواظب باش به چه کسی اعتماد میکنی

شیطان هم روزی فرشته بود . . .

::

جوانی صندوقچه ایست که

فقط پیرها میدانند داخلش چیست . . .

::

هستند انسانهایی که از هزاران حرف شما هیچیک را نمی فهمند

و هستند کسانی که بی آنکه کلمه ای بگویید درکتان خواهند کرد . . .

::

من بسیار به شانس و اقبال عقیده دارم

و متوجه شده ام هرچه بیشتر پشتکار و تلاش کنم ، بیشتر شانس می آورم .

(استفان لیکاک)

::

از صدای گذر آب چنان می فهمم

تندتر از آب روان عمر گران می گذرد

زندگی را نفسی است ارزش غم خوردن نیست

آنقدر سیر بخند که ندانی غم چیست . . .

::

کسانیکه قدر دستان نوازشگر را ندانند،عاقبت پاهای لگد کوب را می بوسند . . .

::

به یاد داشته باش:

میزان انسانیت یک فرد

از نحوه برخورد او با دیگرانی که برای وی هیچ کاری نکرده اند، مشخص می شود . . .

(آن لندرز)

::

دور باشی و تپنده

بهتر است از این که

نزدیک باشی و زننده . . .

::

قــــدر لـحـظـه ها را بـــدان

زمـــانـی مـی رســد کــه تــــو دیـــگـر قــــادر نـــیستی بــگـویـی :

جــــبـــران مــی کـــنم . . .

::

سرزمینی که در آن ضعیفی نرنجد (انسان و حیوان) آنجا بهشت است . . .

::

قهــــــر که می کـــنـیـد

مـــراقــب فاصلــه ها باشــید

بعــضـــــــی هــــــــا

هــمــــین حــــــوالی

مـــنتظر جـــای خالی برای نشستن می گردند . . .

::

یـــــک نــــفـر بــــانــگ بـــرآورد کـه او اکـــنـون بـــاید فـــکر فـــردا بـکند

دیـــــگری آوا داد که چــــو فـــــردا بــــشود فــــکر فــــردا بــــکند

ســـومی گـــفـت هـــمـانگونه که دیــــروزش رفـــت

بــــگـذرد امـــروزش هـــمـچــنـین فــــردایــــش . . .

::

اگر کسی را یافتید که حاضر بود برای حفظ رابطه تان از بدترین شرایط عبور کند ،

هرگز عشقش را دست کم نگیرید

(موریس مترلینگ)

::

ﺑﺎﺧﺘﻢ ﻭﻟﯽ ” ﻣﺴﻴﺮ ” ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺘﻢ !

ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﺮﺍﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺭﺍﻫَﺖ “ﺭﺍﺣَﺖ ” ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮد

ﻫﺮ ” ﭼﺎﻟﻪ ﺍﯼ ” ” ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ” ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺖ

ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﻜﺮ ﻛﻦ، ﻓﺮﺻﺖﻫﺎ ” ﺩﻭﺑﺎﺭ ” ﻧﻤﻴﺸﻮﻧﺪ

ﺑﺮﺍﯼ ﺟﻠﻮﮔﻴﺮﯼ ﺍﺯ ” ﭘﺲ ﺭﻓﺖ ” ﭘﺲ، ﺑﺎﻳﺪ ﺭﻓﺖ

سری جدید جملات تیکه دار و عاشقانه"مهر

از دیگران بپرسید : که یک شب چند روز طول میکشد ؟!…

مطمئن باشید آنهایی که به شما میخندند آدمهای تنهایی نیستند !…




چه تفاوت عمیقی است بین تنهایی قبل از بودن و تنهایی بعد از نبودن !…




من و عشقم باهم خیلی فرق داریم !…

مثلا یکیش اینکه من وجود خارجی دارم

اون اصلا وجود نداره !…




تنهاییقشنگ‌ترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به هیـــــچ‌ کـــــس نداری ! . . . .




در این دنیا که حتی ابر ، نمی گرید به حال ما، همه از من گریزانند، تو هم بگذر از این تنها !…




تنهایی من از اونجایی شروع شد

که ، میان این همه ” بود ”

منتظر یکی بودم که “نبود “….




اولین باری که عشقم فهمید سیگار میکشم ،مثل بارون بارید . . .با گریه قسمم داد ” توروخدا دیگه نکش توروخدا ترکش کن ” صداش توگوشمه هنوز !اما من هنوزم که هنوزه دارم میکشم . . .آخه چون اونم قسم خورده بود ، که ترکم نکنه ولی رفت . . . . . . !




یــــاد بِگیــر!اگـــه کســـی بِهـــت گفـــت دوسِـتـــــــ دارَم لـُــزومـــا بـه ایــن مَعنــی نیستـــ کــه کَــس دیگـــه ای را دوسـتـــ ندارد!




رنج دوری ، یاد یاران کار ماست / یک پیامک حکم یک دیدار ماست . . .




کاش می شد همدلی را قاب کرد ساکنان شهر غم را خواب کرد کاش می شد نور چشمان تورا

جانشین تابش مهتاب کرد….




سیــــب هنوز هم شیــــرین است….

هنوز هم آدم بــــهشت را به لبخند حــــوا میفروشد.

شــــــــــــــیطان بهانه بود!




کاش آنقدر قدرتمند بودم که دنیا را به کامت بچرخانم، اما کسی را میشناسم که قادر مطلق است، از او میخواهم برایت بهترینها را




ســخــــتـــه…خیلی سخت بود.دیشب ساعت ها تو خیالم باهاش صحبت کردم ولـــــــــی…

ولی وقتی امروز دیدمش چیزی جز سلام نتونستم بگم!!!




ماه در روی کسی غیر تو دیدن ممنوع / ناز چشم کسی جز تو خریدن ممنوع

تابلویی بر سر دروازه ی قلبم زده ام / که ورود احدی جز تو اکیدا ممنوع




تو+خاطراتت+چشمانت+دستانت+لب خندت+اشکت…….

چند نفر به یک نفر؟!




گرگها هرگز گریه نمیکنند اما گاهی عرصه زندگی چنان بر آنها تنگ میشود

که بر فراز بلندترین قله ها دردناک ترین زوزه ها را میکشند




اتاق تنهاییم پا به ماه اتفاق تازه ایست به گمانم یکی نبود قصه های من در راه استاس ام اس عاشقان

اصلا میدونید پسرا فقط ۳ ثانیه طول میکشه تا عاشق بشن؟

!



ثانیه اول: اووووووووف نیگاش کن

ثانیه دوم: صداشم که بامزست بی شرف

ثانیه سوم: من عاشقش شدم




تنهایی یعنی سیر ترشی ات را بخور !… بوسه ای در کار نیست !…




از درد تنهایی بمیر !… ولی زاپاس عشق کسی نشو !…

غرور تنهایی خیلی بالا تر از این حرف هاس !…




سلام مرا به غرورت برسان !… و بگو:

بهای اون قامت بلندش … تنهایی است !…




هوای فاصله سرد است ، من از کلاف دلم برایت خیال گرم می بافم !!




یاد تو حس قشنگی است که در دل دارم

چه تو باشی چه نباشی “نگهش میدارم” . . .




نشود خوش دلم از نامه و پیغام کسی

توسن سرکش طبعم نشود رام کسی

آن که دربند تعلق نبود خاطر ماست

که نه دربندکسی هست و نه در دام کسی




دلم به بهانه ندیدنت گریست

بگذار بگرید و بداندهر چه خواست همیشه نیست . .




رسم ” خوب ” ها همین است

حرف آمدنشان شادت می کند

و ماندنشان

با دلت چنان می کند

که هنوز نرفته

دلتنگشان می شوی




حرفهای زیادی بلد نیستم …

من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرفهایم را دزدید …

از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی !




بعضی سردردها نه با چای خوب میشه نه با خواب و نه با قرص !

بعضی سردردها فقظ با دیدن یه نفر خوب میشه !!!




                                            اگر نمی رفتی نمی دانستم که دوستت دارم

موردهای خنده دار


مورد داشتیم که از دختره پرسیدن قدت چنده؟

گفته با کلیپس یا بی کلیپس 


.......................................................


مورد ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ ﭘﺴﺮﻩ ﻳﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﻭل رﻮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ,

ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻳﺮ ﺍﺑﺮﻭﻫﺎﺵ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺩ !


.......................................................


مورد داشتیم که تو عروسی رفیق دوماد یهوووووو داد زده:

داماد چقدر انتره ، ایشالا مبارکش باد!

عروس ازون بدتره ، ایشالا مبارکش باد 


.......................................................


مورد داشتیم دختره به علت برودت هوا زیر ساپورتش شلوار گرم کن پوشیده


.......................................................


مورد داشتیم که ﺑﭽﻪ ۶ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺁﻳﭙﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍست

اونوقت ﻣﻦ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺁﺭﺯﻭﻡ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ

ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺰﺍﺭﻩ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻩ ﭼﺮﺥ ﺧﻴﺎﻃﻴشو ﻳﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﭽﺮﺧﻮﻧﻢ


.......................................................


مورد داشتیم توو پروفایلش جلوی ورزش نوشته : حکم ۴ نفره


.......................................................


مورد داشتیم:

دختره رفته مهمونی , تا اومده از تو چکمش بیاد بیرون مهمونی تموم شده !


.......................................................


مورد داشتیم دختره ماشینش پنچر شده،رفته کاپوتو داده بالا


.......................................................


موﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ پسره ﺗﻮ ﻓﻴﺲ ﺑﻮﻙ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﻓﺎﺭسی ﻣﻴﺬﺍﺷﺖ

ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﺍﺭﺯﻭﻥ ﺗﺮ ﻣﻴﻮﻓﺘﻪ


.......................................................


مورد داشتیم طرف رفته خواستگاری

بابای عروس با لپ تاپ اومده میگه جوان،

من اهل تحقیقات محلی و اینا نیستم،

یوزر پسورد فیسبوکت رو بزن


.......................................................


مورد داشتیم که رفته خونه دختره ویندوز عوض کرده

دختره گفته اگه میشه مای کامپیوتر رو هم نصب کنید !

اونم گفته اونجوری هزینتون بیشتر میشه ها

دختره گفته :چاره ای نیس،نصب کن 


.......................................................


مورد داشتیم پسرا خودشونو پشت کلیپس دخترا قایم کردن

تا استاد نفهمه که دارن چرت میزنن!


.......................................................


مورد داشتیم که دعا دعا میکرده هوا سردتر شه….

بوتایی که تو حراجی پارسال خریده بپوشه !


.......................................................


مورد داشتیم دختره توی اتاقش درو میبسته صدای آهنگشو زیاد میکرده

تا بوی سیگارش بیرون نره…!


.......................................................


مورد داشتیم که دختره  استاتوس زده : همه پسرا مزخرفن!!

اوسگول اولی  : خیلی باحال بود !

اوسگول دومی  : با اینکه پسرم ولی باهات موافقم!

اوسگول سومی  : وای چقدر قشنگ می نویسی عمق نوشته هات رو دوس دارم

روی صحبت من بیشتر با اون اوسگول عزیز،اوسگول چهار  هستش

اینو واسه چی share کردی  !!!؟


.......................................................


مورد داشتیم که ﻃﺮﻑ ﺍﻧﻘﺪ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺷته

                                                       شبیه {همه ﻣﻮﺍﺭﺩ} ﺷﺪه

رفتار پسرا تو دانشگاه از اول ترم تا آخرش

• ترم دوم (ترم عاشق شدگی):

آه ای مریم. ای عشق من. همه زندگی من.

می خواهم درختی شوم و بر بالای سرت سایه بیفکنم تا بر شاخسار من نغمه سرایی کنی.

می خواهمت با تمام وجود عزیزم.

همه پول و سرمایه من متعلق به توست.

بدون تو این دنیا رو نمی خوام. کی میشه این درس من تموم شه تا بیام باهات ازدواج کنم ...

امروز یک ساعت پشت پنجره کلاستون بودم و داشتم رخ زیبایت را که همچون پروانه ای در کلاس می درخشیدی تماشا می کردم...


• ترم سوم (ترم افسردگی):

الو مامان سلام.

مریم منو ول کرد و گذاشت رفت!

مامان جون افسرده شدم آخه اولین عشقم بود حالا هم دارم میمیرم از غصه.

ای خدا بیا منو بکش و راحتم کن.

مامان من این زندگی رو نمی خوام ...

دیگه خسته شدم از دنیای وانفسا


• ترم چهارم (ترم زرنگ شدگی):

الو سلام مهشید جون خوبی عزیزم؟

منم پژمان! کجایی نفس؟ نیستی؟

دلم تنگ شده واست. گنجشک کوچولوی من. بیا ببینمت قربونت برم ...

مهشید جون من پشت خطی دارم. مامانمه. بعداً بهت زنگ میزنم ...


الو به به سلام چطوری ندا جون؟

آره بابا داشتم با مامانم صحبت می کردم!

پیرزن دلش تنگ شده واسم! جوجوی من حالت خوبه؟

به خدا منم دلم یه ذره شده واست.

باشه عزیزم فردا ساعت 11 پارک پشت دانشکده دارو...


• ترم پنجم (ترم مشروطه گی):

الو سلام استاد!

قربون بچه ات! دارم مشروط میشم، 2 نمره بهم بده.

به خدا دیشب بابابم سکته کرد، مرد.

مامانم هم از غصه افتاد پاش شکست الان تو آی سی یو بستریه.

منم ضربه روحی خوردم شدید، دچار فراموشی شدم اصلاً شما رو هم یادم نمیاد ...

اگه این مورد مشروط پشروطه ما اوکی بشه قول میدم جبران کنم ...


• ترم ششم (ترم ولخرجیدگی) :

الو مامان من خونه می خوام!

راستی اون 50 تومنی که 3 روز پیش فرستادی تموم شد.

دوباره بفرست. خرج پروژه ام شد!!!


• ترم هفتم (ترم پاتوقیده گی):

خودتون دیگه سیر تا پیازشو حدس بزنین دیگه ...


• ترم هشتم (ترم فارغ التحصیلگی):

الو سلام خانم.

واسه این آگهی که توی روزنامه دادید تماس گرفتم.

فرموده بودید آبدارچی با مدرک لیسانس و روابط عمومی بالا ...

                        ای وای بر من؛ کی میره اینهمه راهــــو

داستان های جالب

لباس شستن


آقو ما یه روز تو خونه نشسته بودیم ای خانوممون داشت لباسارو مینداخت تو ماشین لباسشویی...یهو برگشت پرسید:ساده،تو به خاطر خوشگلیم باهام ازدواج کردی یا اخلاق خوبم؟مام گفتیم:خانوم فکر کنم واس ای اعتماد به نفست!آقو ما اینو گفتیم مارو هم با لباس چرکا انداخت تو ماشین لباسشویی!ینی ای دکمه شو که زدا یکی از شیرینترین و فرحبخشترین لحظات زندگی ما شروع شد!ها ها ها...انقد چرخیدیم انقد چرخیدیم جای مغز و قلبمون عوض شده الآن 2ساله ما شکست عشقی که میخوریم سکته مغزی میکنیم!فکر میکردیم تو ای ماشینو میمیریم ولی متاسفانه از بد روزگار زنده موندیم...ولی میگن گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری...خانوممون به جای "رنگین تاژ" اشتباهی "سپید تاژ" ریخت ما سفید شدیم تو خیابون مامورا مارو با "مایکل جکسون" اشتباه گرفتن مارو بردن به جرم "انجام حرکات موزون" 36سال حبس واسمون بریدن! آقو رفتیم درخواست تجدید نظر دادیم ازمون آزمایش DNA گرفتن واس تشخیص هویت به این نتیجه رسیدن که ما خود جنیف لوپزیم!36سال حبسمون شد 14بار اعدام و 3بار سنگسار!ها ها ها....ینی داغونما


-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

داستان عفت


بانوی محجبه ای در یکی از سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای در فرانسه خرید می‌کرد؛ خریدش که تموم شد برای پرداخت رفت پشت صندوق. صندق‌دار یک خانم بی‌حجاب و اصالتاً عرب بود. صندوق‌دار نگاهی از روی تمسخر بهش انداخت و همینطور که داشت بارکد اجناس را می‌گرفت اجناس او را با حالتی متکبرانه به گوشه میز می‌انداخت. اما خانم باحجاب که روبنده بر چهره داشت خونسرد بود و چیزی نمی‌گفت و این باعث می‌شد صندوقدار بیشتر عصبانی بشه ! بالاخره صندوق‌دار طاقت نیاورد و گفت: «ما اینجا توی فرانسه خودمون هزار تا مشکل و بحران داریم این نقابی که تو روی صورتت داری یکی از همین مشکلاته که عاملش تو و امثال تو هستید! ما اینجا اومدیم برای زندگی و کار نه برای به نمایش گذاشتن دین و تاریخ! اگه می‌خوای دینت رو نمایش بدی یا روبنده به صورت بزنی برو به کشور خودت و هر جور می‌خوای زندگی کن!» خانم محجبه اجناسی رو که خریده بود توی نایلون گذاشت، نگاهی به صندق‌دار کرد… روبنده را از چهره برداشت و در پاسخ خانم صندوق‌دار که از دیدن چهرهٔ اروپایی و چشمان رنگین او جا خورده بود گفت: «من جد اندر جد فرانسوی هستم…این دین من است . اینجا وطنم…شما دین تان را فروختید و ما خریدیم


--------------------------------------------------------------------------------------------------------------



داستان آموزنده سلام بی جواب




داستان آموزنده, داستان, داستان آموزنده سلام بی جواب

روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:"در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم."

سقراط گفت:"چرا رنجیدی؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است."

سقراط پرسید:"اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"

مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود."

سقراط پرسید:"به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"

مرد جواب داد:"احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم."

سقراط گفت:"همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟

بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.

پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.